با تمام گرفتاري هایی که داشت، هر روز وقت مشخصی را صرف بچه ها می کرد. یکبار که وارد اتاقش شدیم، دیدم نوه اش علی را روی دوشش سوار کرده.دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه *نام * ایمیل * وب سایت ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.Are you human? Please solve: